دوشنبه، اسفند ۱۴

استاد همایون خرّم و یادی از ایشان


استاد همایون خرم نیز از میان ما رفت.

بیست و هشت دی ماه بود که در بستر بیماری به سختی افتاده بودم.

چند روزی بود که سرماخوردگی کلافه ام کرده بود.

خبر درگذشت استاد را نیز از یکی از رادیوهای پارسی زبان شنیدم و اشک را به چشمانم آورد.

شاید به دلیل آن همه خاطره های زیبا که با آهنگهایش داشتم.

از غوغای ستارگان گرفته تا سرگشته از رسوای زمانه گرفته تا ساغرم شکست ای ساغی.

اما با خود می اندیشم زنده یاد همایون خرّم گریه ندارد و نباید بر او گریست.

او آنچه را میبایست در موسیقی ایران انجام داده بود.

باید بر خودمان بگرییم شاید، که دیگر از بودن ایشان بهره مند نیستیم

و همچنین بر موسیقیمان باید گریست چرا که چنین ملودی پرداز بزرگی را از دست میدهد.

آخر می دانید  این روزها دیگر ملودی پردازی و آهنگسازی مهم نیست،

کافیست فقط پول داشته باشی

سپس اگر میخواهی آهنگساز بزرگی باشی کافیست یک چیزی بسازی که دیگران کلّاً نفهمند که تو چه ساخته ای.

بعدش اگر خواستی آهنگساز خیلی  خیلی بزرگی بشوی باید در یک اقدام متهورانه بزنی به سیم آخر یعنی    یک چیزی بسازی که اصلاً نه دیگران بفهمند تو چه ساخته ای و نه حتّی خودت

آن وقت است که میتوانی حسابی احساس غرور کنی و خود را یک آهنگساز در ابعاد جهانی بدانی.

آری این است شرح حال ما و سیستم موسیقیمان در ایران.

دریغ و درد که دیگر بزرگانی همچون علی تجویدی، همایون خرّم و پرویز مشکاتیان نیستند تا با ساخته های بی نظیرشان ما را به ظیافت سحر هنرشان ببرند

به راستی که هنر خوار شد جادوی ارجمند

و بر این باید گریست.

یاد و نام استاد همایون خرّم همواره جاودان باد.

پاینده ایران و ایرانی

 

رضا برون دانشجوی رشته موسیقی

دی ماه 1391

برلین آلمان.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر