سه‌شنبه، مرداد ۲۶

ابوالحسن صبا، بزرگ مرد موسیقی ایران

سی آذر هر سال من را بی‌ اختیار به یاد آن مرد بزرگ می اندازد. گرچه ما ایرانیان هرسال شب یلدا را به جشن مینشینیم و به راستی‌ که رسمی است پسندیده ، اما با خود می اندیشم نخست آنکه در جشنها هم می‌توان از درگذشتگان یاد کرد و دوم آن که اصولاً فرهنگ ما فرهنگ عزاداری و سوگ نبوده است. پس جای آن دارد که همزمان با فرا رسیدن یلدای ایرانی‌ از ابرمردی یاد کنیم که در سی آذر ۱۳۳۶ درگذشت. آری، سخن از استاد بزرگ " ابوالحسن صبا " است. او که در طول عمر پر برکتش به راستی‌ موسیقی ایران را دچار تحولی‌ بزرگ کرد.

صبا به طور همزمان از دو جریان موسیقی‌ که در آن سالها وجود داشت بهره برد و دانش موسیقی خود را تکمیل کرد.

یکی‌ از جریان ها ، کاملا سنتی بود که موسیقی‌ را از راه سینه به سینه آموزش می داد و صبا از محضر استادان این سبک همچون حسین خان اسماعیل ‌زاده ، درویش خان و حبیب سماعی در زمینه های کمانچه ، ویولن ، تار و سنتور بهره ها برد. و دیگری جریانی که معرفی کننده آن استاد شادروان علی‌نقی وزیری بود، این جریان گرچه خود باز هم ریشه در سنت موسیقی‌ یعنی‌ ردیف داشت، اما به فراگیری نت اعتقاد داشت و از شاگردان می‌خواست تا بدان اهتمام ورزند. صبا ی جوان بدون هیچ تعصبی از هردوی این جریان ها استفاده کرد، و از آنان آموخت. او نه تنها عاشق فراگیری بود و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمی کرد بلکه از نبوغ بی نظیری بهره مند بود که این دو او را در میان دیگر شاگردان از رتبه‌ای ممتاز برخوردار می ساخت. در این مورد کافیست به نوشته‌های نویسنده های دوران او همچون شادروان استاد روح الله خالقی رجوع شود.

دیری نگذشت که این جوان خود به استادی یگانه مبدل گشت. در مورد جنبه‌های زندگی‌ صبا سخن بسیار نگفته است اما به قول شاعر:
یک قصه بیش نیست غم عشق و ین عجب کز هر زبان که می شنوم نامکرر است

به راستی‌ چه کسی‌ می تواند ملودی های جاودانه او را فراموش کند : زنگ شتر ، بهارمست ، سامانی ، ضربی ترک ، چهار مضراب ماهور و بسیاری دیگر خود معرف شخصیت مستقل و بزرگ صبا در آهنگسازی می‌باشد. آنچه به عنوان قطعاتی مثل زردملیجه و به یاد گذشته و رقص چوپی قاسم آبادی پس از او در موسیقی ایرانی‌ باب شده حاصل ۴ سال سفر و اقامت او در شمال ایران و استفاده از ملودی های آن نواحی است .

تدوین روشی‌ دگرگون برای ویولن خدمت دیگر استاد است ، روشی‌ که از همقطاران و همزمانان خود متفاوت است و گرچه انتقاداتی را برانگیخته است که در مورد آن هنوز هم سخن می رود، اما چه ما این روش را در موسیقی ایران بپسندیم چه نه باید اذعان کرد که خود پایه گذار یک جریان نوازندگی در میان نسل بعد از او یعنی‌ شاگردانش شد.

نگاشتن ردیف موسیقی‌ برای ویولن و برای سنتور از دیگر خدمات اوست که دست کم همه‌‌ی کسانی‌ که چون من دستی‌ هرچند اندک بر سنتور دارند، نمی توانند اهمیتش را از یاد ببرند.
صبا بیش از آن که به سبک موسیقی با کلام بپردازد به موسیقی بی کلام پرداخت و از این لحاظ جایگاهی ویژه دارد که به باور من اگر بخواهیم به موسیقی بدون کلام در ایران بپردازیم باید به نقش او نظری از سر تامل بیفکنیم.

اما چگونه می‌توان از صبا سخن گفت و به مقوله ی تربیت شاگردان توسط او اشاره نکرد ، که به راستی‌ باید گفت او در این زمینه انقلابی بی نظیر انجام داد. شاگردانی بزرگ از مکتب او برآمدند که هریک آسمان موسیقی ایران را خورشیدی گشتند. بزرگان و استادانی همچون : فرامرز پایور، علی‌ تجویدی، همایون خرم، حبیب الله بدیعی ، رحمت الله بدیعی ، پرویز یاحقی و اسدالله ملک و بسیاری دیگر که هریک از آنها نقطه عطفی در موسیقی ایران هستند.

استاد صبا از جمله ی اولین کسانی‌ بود که پس از تاسیس رادیو ایران با آن نهاد به همکاری پرداخت و هنوز شاید باشند کسانی‌ که ساز جاودانه ی او را در رادیو ایران به خاطر بیاورند.

همچنین نباید فراموش کرد فروتنی این مرد بزرگ را ، من خود از یکی‌ از اساتید موسیقی ایران شنیدم که صبا حتی در سالهایی که کلاس و شاگردانی داشت هنوز خود را از آموختن بی‌نیاز نمی دانست و وقتی‌ شنید استاد روسی در تهران ویولن کلاسیک درس می دهد به نزد او رفت تا از کلاسهایش بهره ببرد. و این قابل توجه جوانانی در سن ‌و سال من می‌باشد که بدبختانه با مختصر پیشرفتی ، نام استاد بر خود مینهند و دیگر حاضر نیستند به کلاس هیچ کس بروند ومی پندارند آموختن از مرتبه آنان می کاهد که هرگز چنین نیست .

نکته ی دیگر آن که صبا بسیار به شاگردان خود اهمیت می داد و استعداد شاگردانش را جدی می گرفت . خودم به خاطر دارم چند سال پیش نواری را در آرشیو رادیو ایران شنیدم. در این نوار استاد صبا به همراه استاد فرامرز پایور ،که در آن زمان بسیار جوان بودند، یکی‌ از آهنگهای استاد پایور را که برای ویولن و سنتور نوشته شده بود مینواختند. بی‌ اختیار از خود پرسیدم کدام یک از استادان این زمانه این کار را برای شاگردش انجام می دهد؟ و اسباب شهرت را برای او فراهم می‌کند؟ شاید یک در هزار. و همین ظرائف و دقائق است که هنرمندی چنین بزرگ را می‌سازد.

به هر حال از این نابغه موسیقی‌ باید بسیار گفت تا بر آینده گان معلوم شود که این دیار مهد انسان های بزرگی‌ بوده است که هر کدام در حیطه ی تخصص خود بسیار کوشیده اند و توانسته اند تاریخ کشور خود را دگرگون سازند. اگر میخواهیم آینده گان بر ما حرمت بنهند بر ماست که بزرگانی همچون استاد صبا را بیشتر بشناسیم و حرمتشان را پاس داریم چرا که آیندگان نیز از ما می آموزند. جایگاه استاد صبا به راستی‌ برای موسیقی دان ایرانی‌ در مرز اسطوره هاست. بی‌شک نام چنین بزرگانی که از مفاخر فرهنگ دیرپای ما هستند جاودان خواهد ماند و جاودان تر باد.
روانش شاد و راهش پر راهرو
یلدایتان نیز فرخنده باد

رضا برون - دانشجوی موسیقی‌
۳۰ آذر ۱۳۸۸ - برلین آلمان